ارزش گذاری (Valuation) به فرایند تعیین ارزش فعلی (Present value) یک دارایی، شرکت یا کسب و کار گفته میشود. ارزش فعلی دارایی یا شرکت میتواند بر اساس روش به کار گرفته شده، برابر با ارزش ذاتی (Intrinsic value) یا ارزش اقتصادی (Economic value) آن باشد.
برای ارزشگذاری داراییها باید پتانسیل کسب درآمد، هزینهی صرف شده، ارزش بازار و موارد مشابه دیگر مربوط به آن دارایی را بررسی کرد. ارزش گذاری شرکتها نیز معمولاً بر اساس معیارهایی مانند پتانسیل رشد و گسترش، مدت زمان فعالیت، توانمندی تیم مدیریت، میزان درآمد فعلی و آتی و … انجام میشود.
هدف از ارزش گذاری سهام، ارزیابی صحیح از ارزش یک سهم که برمبنای نرخ بازدهی مورد انتظار ما از یک سرمایه گذاری تعدیل شده به ریسک های آتی آن بدست می آید.
به عنوان مثال با فرض ثبات اقتصادی حاکم (عدم وجود رفتار های هیجانی )و فرض عقلانی بودن تصمیم گیری ها سرمایه گذاری، همواره بازدهی مورد انتظار ما از سرمایه گذاری در یک شرکت با ساختار مطمئن سود آوری مانند فولادمبارکه نسبت به یک شرکت با ساختار نامطمئن سودآوری مانند فاهواز چون ریسک شرکت فولاد مبارکه پایین می باشدکمتر می باشد.(با بیان ساده هر چقدر یک شرکت ریسک بیشتری داشته باشد. بازدهی مورد انتظار ما بالاتر می باشد. مثلا ما انتظار بازدهی بالاتری از سرمایه گذاری در بورس نسبت به سرمایه گذاری در بانک داریم. چون ریسک بازار سهام بالاتر از بانک می باشد)
با توجه به شرایط اقتصادی حاکم، وضعیت، ماهیت شرکت و هدف ما روش ارزش گذاری متفاوت می باشد، به عنوان مثال اغلب شرکت های سرمایه گذاری را برمبنای ارزش دارایی ها، ارزش دفتری شرکت (رویکرد ترازنامه ای) آن محاسبه می کنیم مانند محاسبه NAV شرکت های سرمایه گذاری
در شرایط عدم ثبات اقتصادی بیشتر از ارزش گذاری نسبی مانند (P/S,P/E )نسبت به روش ارزش گذاری مطلق مانند ( DDM) استفاده می شود – زیرا نسبت به نرخ رشد آتی سودهای تقسیمی و ریسک های آتی شرکت اطمینانی (پارامترهای مورد نیاز برای ارزش گذاری مطلق) وجود ندارد.
ارزیابی بر اساس داراییها شرکت
ارزیابی سهام یا ارزشگذاری و تعیین ارزش واقعی سهام یا بهاصطلاح قیمتگذاری سهم از موضوعات بسیار مهمی است که در بررسی و محاسبه ارزش دارائی و سهام شرکتها و همچنین تصمیمات سرمایهگذاری حائز اهمیت است در این مقاله سعی بر این است اهداف ارزیابی سهام و دیدگاه کلی در ارزشگذاری و قیمت سهام موردبررسی قرار گیرد.
یکی از مطمئنترین روشهای سرمایهگذاری پرسود، خریدوفروش اوراق بهادار میباشد بهترین روش سرمایهگذاری داشتن سبد متنوعی از اوراق بهادار است ازآنجاکه این نوع سرمایهگذاری نیاز به دانش تخصصی و وجوه نقدی تقریباً زیاد دارد کمک گرفتن از شرکتهای سرمایهگذاری که از نهادها و واسطهای مالی فعال در اوراق بهادار است بسیار حائز اهمیت است.
ارزیابی بر اساس هزینه تاسیس مجدد داراییها
تجدید ارزیابی به بیان ساده به معنای بهروز کردن ارزش داراییهای شرکت است. درواقع افزایش مبلغ دفتری یک دارایی درنتیجه تجدید ارزیابی آن مستقیماً تحت عنوان مازاد تجدید ارزیابی ثبت و در ترازنامه بهعنوان بخشی از حقوق صاحبان نمایش داده میشود.
تجدید ارزیابی روشی است که برای ارزش ثبت شده دارایی انجام می شود تا دقیقا ارزش آن در بازار فعلی را منعکس کند به این منظور باید نسبت به این که تجدید ارزیابی چیست و چه منفعتی دارد، آگاهی کسب کرد. با استفاده از نرم افزار صورتحساب، پیگیری ارزش دارایی های شما راحت تر از همیشه است به هر حال باید درباره مدیریت دارایی شرکت اطلاعات بیشتری کسب کنید.
كاهش قدرت خريد پول كشورها در طول زمان يا به عبارت ديگر، تورم و همچنين، تغييرات عمده در قيمت هاي نسبي كالاها و خدمات بويژه در دوره هايي كه سيستم چند نرخي ارز به كار مي رود موجب ميشود كه اطلاعات مربوط به ارزشهاي تاريخي (يا قيمت تمام شده) دارايي هاي ثابت و سرمايه گذاريهاي بلندمدت كه در صورتهاي مالي متعارف منعكس مي شوند از ارزشهاي جاري كه بيان كننده واقعيت هاي اقتصادي هستند به شدت فاصله بگيرد و در نتيجه، اطلاعات مزبور براي تصميم گيري هاي اقتصادي، نامربوط، نارسا و غيرقابل استفاده شوند.
ارزیابی بر اساس دیدگاه سودآوری شرکت
ارزش گذاری سهام بورس یا ارزشیابی سهام بورس مهمترین وظیفه هر سرمایه گذار در بازار بورس میباشد.اگر سرمایه گذار بخواهد در بازار بورس موفق شده و ماندگار شود، باید خود قادر باشد تا ارزش واقعی سهام را پیدا کند.
بررسی رابطه بین قیمت با سود نقدی، سود هر سهم و رشد سود سهام برای صنایع مختلف اولین بار توسط رابرت گوردون(۱۹۶۲، ۱۹۵۹) با استفاده از مدل رگرسیون خطی انجام گرفت. این مدل به عنوان یک تحلیل تجربی موفق مبتنی بر یک مدل نظری معتبر، به مدل ارزش گذاری گوردون معروف شد .
بررسی رابطه بین قیمت با سود نقدی، سود هر سهم و رشد سود سهام برای صنایع مختلف اولین بار توسط رابرت گوردون(۱۹۶۲، ۱۹۵۹) با استفاده از مدل رگرسیون خطی انجام گرفت. این مدل به عنوان یک تحلیل تجربی موفق مبتنی بر یک مدل نظری معتبر، به مدل ارزش گذاری گوردون معروف شد و به سرعت به جایگاه قابل توجهی دست یافت.
ارزش گذاری سهام بورس و شرکتهای بورسی بر اساس ۵ دیدگاه زیر انجام میشود:
- ارزیابی بر اساس داراییها شرکت
- ارزیابی بر اساس هزینه تاسیس مجدد داراییها
- ارزیابی بر اساس دیدگاه سودآوری شرکت
- ارزیابی بر اساس تنزیل جریانهای نقدی شرکت
- ارزیابی بر اساس معیارهای مقایسهای شرکتها
در رویکرد دارایی محور، بیشتر در پی محاسبه ارزش داراییهای شرکت به ازای هر سهم هستیم.
در رویکرد دوم تلاش میکنیم هزینه تاسیس مجدد یک شرکت با امکاناتی مشابه را، مبنای ارزشیابی قرار دهیم.
در ارزش گذاری سهام بورس، ارزیابی بر اساس سودآوری شرکتها، متمرکز بر تخمین سود سالهای آتی شرکت میباشد.
رویکرد چهارم به دنبال محاسبه آثار درآمدی احتمالی منابع پولی و نقدی شرکت در آینده است.
معیارهای مقایسهای هم پیگیر مقایسه چند شرکت مشابه بر اساس معیاری خاص مثل نسبت P/E هستند.
ارزیابی بر اساس تنزیل جریانهای نقدی شرکت
جریانات نقدی تنزیل شده (Discounted Cash Flows) یک روش ارزیابی است که برای تعیین جذابیت یک فرصت سرمایه گذاری به کار میرود. تحلیل جریانات نقدی تنزیل یافته از تخمینهای جریان نقدی آزاد آتی و تنزیل آنها استفاده میکند تا به تخمین ارزش فعلی برسد که برای ارزیابی پتانسیل یک سرمایه گذاری مورداستفاده قرار میگیرد. اگر ارزش بهدستآمده از طریق تحلیل جریان نقدی تنزیل یافته بیشتر از هزینه فعلی سرمایه گذاری ها باشد، این فرصت ممکن است فرصت خوبی به شمار بیاید.
یکی از روش های متفاوت در قیمت گذاری سهام استفاده از تنزیل جریان نقدی شرکت در قیمت گذاری سهام شرکت بورسی است. قیمت گذاری سهام به روش تنزیل جریان نقدی مبتنی بر ارزش فعلی تمام جریان های نقدی آتی شرکت است که بر اساس آن قیمت سهم تعیین خواهد شد. در اولین مرحله قیمت گذاری به روش تنزیل وجوه نقد باید جریان های نقدی آتی شرکت برآورد شده و ارزش امروز آن مورد محاسبه قرار گیرد زیرا در نظر گرفتن تورم بر روی جریان نقدی آینده و کاهش ارزش پول تاثیر زیادی درقیمت گذاری سهام دارد. هر تنزیل جریان وجوه نقدی هزینه سرمایه ای دارد که در واقع این هزینه سرمایه نرخی است که جهت تنزیل جریانهای نقدی آتی به ارزش فعلی استفاده می شود. در صورتی که قیمت به دست آمده از روش تنزیل جریان نقدی بیشتر از هزینه سرمایه باشد، می توان فرصت سرمایه گذاری را مناسب دانست.
ارزیابی بر اساس معیارهای مقایسهای شرکتها
قیمت گذاری به روش معیارهای مقایسه ای از ضرایب برای ارزش گذاری سهام استفاده می کند. ضریب به دسته ای از شاخص ها گفته می شود که برای قیمت گذاری سهام مورد استفاده قرار می گیرند. ضرایبی که در قیمت گذاری به روش معیارهای مقایسه ای استفاده می شود به دو نوع قیمتی و بنگاهی تقسیم می شود.
ضریب قیمتی از تقسیم ارزش بازار سهام بر کمیت بنیادی ارزش شرکت بدست می آید. در این روش قیمت سهام بر اساس میزان سودخالص، دارایی خالص و جریان نقدی شرکت و… تعیین می شود.
ضریب بنگاهی از تقسیم ارزش بازار بنگاه بر معیاری بنیادین از ارزش شرکت بدست می آید و تمرکز قیمت گذاری بر روی سود عملیاتی، فروش، جریان نقد عملیاتی و… است.
در روش قیمت گذاری به روش معیارهای مقایسهای معمولا از ضرایب صنعتی که شرکت در آن حوزه فعالیت دارد (و نه فقط یک شرکت) استفاده می کنند.
اگر بخواهیم ضریب یا نسبت را تعریف کنیم، میتوانیم چنین بگوییم که این عوامل، شاخصهایی هستند که در ارزشگذاری بر روی سهام مورد استفاده قرار میگیرند.
ضرایب قیمتی را از طریق تقسیم کردن ارزش بازار سهام بر یک کمیت بنیادی از ارزش شرکت به دست میآورند. همچنین ضرایب ارزش بنگاه نیز نشاندهنده ارزش بازار بنگاه (و نه تنها حقوق صاحبان سهام) بر مبنای یک معیار بنیادی از ارزش شرکت است.
ایده اساسی و اصلی بهکارگیری ضرایب قیمتی و تعیین ارزش سهام، تعیین سود خالص دارایی است. یعنی سرمایهگذاران میخواهند بدانند که میزان دارایی خالص چقدر است و جریانهای نقدی آن به چه میزان است. ضرایب ارزش بنگاه نیز بر همین اساس چنین نقشی را ایفا میکند. یعنی استفاده از این ضرایب برای سنجش و به دست آوردن ارزش بازار کل بنگاه، بر مبنای سود عملیاتی، فروش، جریان نقد عملیاتی و دیگر معیارهاست.
نظرات و پیشنهادات