هر کشور واحد پول مشخصی دارد که تمامی معاملات داخلی آن کشور با استفاده از آن انجام میشود. به پول رایج در سایر کشورها ارز گفته میشود. برای مثال هر واحد پولی غیر از ریال، ارز محسوب میشود. یکتا بودن واحد پولی هر کشور ایجاب میکند وقتی شما بخواهید کالا یا خدماتی را خارج از مرزهای کشور خریداری کنید، پول خود را به پول کشور مقصد تبدیل کنید. به اصطلاح ساده شما برای انجام معامله در کشور مقصد باید ببینید پول شما نسبت به پول آن کشور چقدر میارزد؟ یا ارزش پول شما در کشور مقصد چقدر است؟
نرخ ارز :نرخ ارز، قیمت یک واحد پول خارجی در مبادله با پول رایج کشور است. برای مثال وقتی گفته میشود نرخ ارز دلار برابر با ۲۷۰,۰۰۰ ریال است یعنی قیمت خرید یک واحد پول آمریکا برابر با ۲۷۰,۰۰۰ ریال است.
اما اساسیترین سوال این است که نرخ ارز یا قیمت پول کشورها نسبت به هم چگونه تعیین میشود؟ بسیاری از مردم فکر میکنند ارزش پول کشورها بر اساس ذخایر طلای آنها محاسبه میشود و هر چه کشوری از این لحاظ غنیتر باشد ارزش پول آن نیز بیشتر خواهد بود. باید اشاره کرد این دیدگاه اکنون در روابط تجاری کشورها کنار گذاشته شده است. به این منظور در این یادداشت سیر تاریخی و تکامل دیدگاههای تعیین نرخ ارز در طول زمان، همچنین رویهای که اکنون مورد پذیرش کشورهاست بررسی میشود.
پشتوانه ارز : در شکل سازمان یافته از اواخر قرن هجدهم تا اواخر قرن نوزدهم داد و ستد بین کشورها بر اساس دو فلز کمیاب (با تقاضای زیورآلاتی و قابلیت تقسیمپذیری و ماندگاری بالا) یعنی طلا و نقره صورت میگرفت.
سیستم پولی برخی کشورها سیستم تک فلزی طلا یا تک فلزی نقره و برخی دوفلزی طلا و نقره بود. طلا و نقره نیز به نرخ هر واحد طلا، معادل ۱۵.۵ واحد نقره قابل جایگزین با هم بودند. اما افزایش منابع عرضه نقره نسبت به طلا، موجب بر هم خوردن این نظام شد. برای مثال دلالان، طلا را از کشورهای سیستم دوفلزی خریداری کرده و با توجه به کمیاب بودن آن در کشور تک فلزی نقره، با قیمت بالاتر به فروش میرساندند. سپس با نقره بیشتر میتوانستند طلای بیشتری خریداری کنند. این امر موجب بر هم خوردن نسبت جایگزینی این دو فلز شد.
در اوخر قرن نوزدهم برای رفع این مشکل سیستم پولی تک فلزی طلا جایگزین سیستمهای قبلی شد. در این دوران پول کاغذی با پشتوانه ۱۰۰ درصدی قابل تبدیل به طلا، رایج گردید و بانکهای مرکزی موظف بودند به میزان طلایی که در اختیار دارند اسکناس منتشر کنند.
در سال ۱۹۴۴م. بر اساس معاهدهٔ «برتن وودز» کشورها ملزم به حفظ ارزش پول در برابر دلار با یک نسبت مشخص طلا شدند که به سیاست نرخ ارز ثابت شهرت داشت اما در سال ۱۹۷۱م. با اعلام عدم تعهد ایالات متحده در حفظ، برابری و تعویض دلار و طلا، کشورها و درصدر آنها ژاپن سیستم نرخ ارز شناور (مبتنی بر عرضه و تقاضا در بازار) را جایگزین نمودند. مهمترین نظام ارزی، نظام ارزی ثابت و نظام ارزی شناور است، البته، نظامهای دیگری نیز به مرور زمان بهوجود آمدهاند و میتوانند استفادهشوند که بسته به شرایط و نیاز کشورها به کار گرفته میشوند.
اما بهدنبال بحران بزرگ دهه ۱۹۳۰ و حوادث بعد از جنگ جهانی، بسیاری از کشورهای اروپایی با کسری تراز پرداخت مواجه شدند. جبران خسارتهای جنگ و نیاز شدید آنها به جذب سرمایه موجب رقابت در کاهش ارزش پول کشورها شد. کشورها با کاهش ارزش پول خود خواهان صرفه صادرات نسبت به واردات بودند. پیامد این امر رشد بیرویه قیمتها و بیثباتی در اقتصاد جهانی بود. سیستم پایه طلا که بعد از خاتمه جنگ اول جهانی طرفدارانی پیدا کرد، دیگر جوابگوی نیازهای جوامع نبود. در سال ۱۹۴۴ با توجه به قدرت بالای سیاسی، نظامی و اقتصادی آمریکا که دو سوم ذخایر طلای جهان را نیز داشت در «برتوون وودز» کشورها در رابطه با تغییر سیستم پولی بینالمللی به شکل طلا-ارز به توافق رسیدند. در این نظام، دلار بر حسب طلا تعریف شده بود و تمام پولهای دیگر بر حسب دلار تعریف میشد.
پس از آن آمریکا ارزش دلار را برابر یک سی و پنجم اونس طلا تعیین کرد و اعلام نمود که آمادگی تبدیل هر میزان دلار به طلا را بدون هیچگونه محدودیتی دارد. اما با رشد سریع تجارت بینالمللی و نیاز کشورها به دلار، بعد از مدتی مشاهده شد میزان دلارهای در دست بانک مرکزی اروپا خیلی بیشتر از طلاهای موجود در آمریکا است!
یعنی آمریکا به اندازه دلارهای موجود دیگر طلا نداشت. از طرفی افزایش پیدرپی بدهیهای آمریکا در این کشور موجب پیدایش موجی از نااطمینانی شد. سرانجام در سال ۱۹۷۱ به دلیل ادامه کسری تراز پرداختها، افزایش تورم و کاهش رشد اقتصادی آمریکا، این کشور پیمان برتوون وودز را لغو کرد.
نهایتا از سال ۱۹۷۳ تاکنون نظام نرخ بر اساس تصمیمات مقامهای دولتی در روابط بینالمللی تعیین میگردد. در این سیستم دیگر خبری از پشتوانه طلا نیست. کشورها نرخ ارز خود را بر اساس تحقق اهداف کلان خود تعیین میکنند. برای مثال وقتی دولت نرخ ارز دلار را از ۲۰۰۰ تومان به ۳۰۰۰ تومان تغییر میدهد، این امر هزینه واردات را نسبت به قبل افزایش میدهد و در عوض صادرکنندگان سود بیشتری نسبت به قبل دریافت میکنند. این یک سیاست تشویقی به منظور افزایش تولید داخلی و رشد اقتصادی است.
ارزش پول توسط نوعی ارتباط دائمی بین اشیا و باور به ارزشمند بودن آنها ساخته می شود.ارزشمندی آن از آنجا نشات می گیرد که افراد طالب آن هستند تا کالا یا خدمت مطلوبشان را با آن تهیه کنند.همچنین ارزش و پشتوانه آن،برخلاف عقیده عامه مردم طلا و نقره نیست و عوامل دیگری در ارزش دادن و یا بی ارزش کردن آن تاثیر دارند.پیش از اینکه پول توسعه یابد،کردم برای بدست آوردن کالاها و خدمات مورد نیازشان داد و ستد پایاپای می کردند این شکل اولیه تبادل از تقسیم پذیری و قابلیت انتقال برخوردار نبود
امروز عرضه،تقاضا و باورهای مردم به دولت ها بنیان ارزش ارزهاست.اقتصادهای قوی تر معمولا نرخ تبادل بهتری برای ارزهای خود دارند و بالعکس.اگر هم اصلاح یا سقوطی اتفاق بیتفد ارزش آن ارز کاهش خواهد یافت.
از سویی، ارزش پول توسط نوعی ارتباط دائمی بین اشیا و باور به ارزشمند بودن آنها ساخته میشود. ارزشمندی آن از آنجا نشات میگیرد که افراد طالب آن هستند تا کالا یا خدمت مطلوبشان را با آن تهیه کنند. همچنین ارزش و پشتوانه آن، برخلاف عقیده عامه مردم طلا و نقره نیست و عوامل دیگری در ارزش دادن و یا بیارزش کردن آن تأثیر دارند. پیش از اینکه پول، توسعه پیدا کند، مردم برای به دست آوردن کالاها و خدمات مورد نیازشان، دادوستد پایاپای (کالا به کالا) میکردند. این شکل اولیه تبادل، از تقسیمپذیری و قابلیت انتقال، برخوردار نبود.
نرخ اسمی ارز یا(Nominal Exchange Rate) به هزینه مبادله ارز یک کشور با ارز کشوری دیگر گفته میشود. برای مثال اگر نرخ اسمی پوند انگلیس به دلار آمریکا برابر با ۱£ = ۲$ باشد، یعنی یک فرد انگلیسی میتواند درازای پرداخت یک پوند، دو دلار دریافت کند.
نرخ واقعی قیمت ارز : نرخ واقعی قیمت ارز یا (یا Real Exchange Rate) از قیمت نسبی کالاهای یک کشور به یک کشور دیگر به دست میآید؛ یعنی برای مثال نرخی که بهاندازهی آن یک فرد انگلیسی میتواند کالاهای خود را با کالاهای آمریکایی مبادله کند. برای به دست آوردن این نرخ کافی است قیمت یک کالای صادراتی را بر قیمت همان کالا که از کشور دیگر وارد میشود تقسیم کنید.
سه روش تعیین ارزش پول:
روش اول این است چه مقدار دلار با ارزهای خارجی خریداری میشود که این همان روش نرخ تبادل است. معامله گران فارکس در بازار ارز تعیینکننده نرخ تبادل هستند. آنها عرضه و تقاضا و نیز انتظارات خود در آینده را در نظر میگیرند. به همین دلیل است که ارزش پول در طول معاملات روزانه دچار نوسان میشود.
روش دوم، ارزشگذاری اسناد خزانه است. میتوان آنها را از طریق بازار ثانویه خزانهداری بهراحتی تبدیل به دلار کرد. هنگامیکه تقاضا برای اوراق خزانه افزایش مییابد، ارزش دلار نیز خودبهخود بالا میرود.
روش سوم نیز ذخایر ارز خارجی است، یعنی همان مقدار دلارهایی که در اختیار دولتهای خارجی قرار دارد. هرقدر که دلارهای بیشتری داشته باشند، به همان میزان عرضه نیز کاهش خواهد یافت. این کار باعث بالا رفتن ارزش دلار ایالاتمتحده میشود. چنانچه دولتهای خارجی درصدد فروش تمامی دلارها و داراییهای خزانه باشند، در این صورت دلار سقوط خواهد کرد و ارزش پول ایالاتمتحده بسیار کم خواهد شد. اسکناسهایی مانند ۱۰ هزارتومانی که امروزه از آن استفاده میکنیم اگرچه ارزش ذاتی ندارد اما بهعنوان وسیله معامله شناخته میشوند. وقتی به فروشگاه میروید و کالایی میخرید، هم شما و هم فروشنده توافق کردهاید که یک اسکناس یک ارزش مشخص دارد. تا زمانی که تقاضا برای اسکناس ۱۰ هزار تومانی وجود دارد، این اسکناس ارزش دارد.
نظرات و پیشنهادات